دکتر عنایت الله ایزدی

کمی درباره
دکتر عنایت الله ایزدی

پس از اخذ دیپلم طبیعی ( تجربی ) در سال 1351 با کسب رتبه ی اول کنکور، رشته ی پزشکی اصفهان پذیرفته شدم . سال 1358با کسب رتبه پنجم در بین 100 نفر فارغ التحصیل شدم . پس از گذراندن خدمت نظام وظیفه وانجام طرحهای موظفّ خدمات پزشکی ، در امتحان گزینش دستیاری (1361 )  شرکت کردم و در رشته اورولژی با کسب رتبۀ اول پذیرفته شدم و دوران تخصص را در دانشگاه علوم پزشکی تهران گذراندم وموفق به اخذ دانشنامه تخصصی در سال 1365شدم .

مدّت پنج سال در قم مشغول کاردر مطب و بیمارستان با انجام اعمال جراحی مختلف شدم . مهمترین خاطره ی کاری من در مطب قم که با عث شد مسیرم را در خدمت رسانی به مراجعین عوض کنم این بود :
روزی مرد جوانی بعلت ناباروری به مطبم مراجعه کرد . در بررسی پزشکی متوجه شدم که فاقد اسپرم است و بدلیل اینکه بیضه هایش آتروفیک بود تشخیص داده شد که غیر قابل درمان است .
تشخیص پزشکی ام  را به او گفتم ، و توصیه کردم یکی از راهایی که میتوانی مد نظر داشته باشی گرفتن بچه از ادارۀ بهزیستی است . مرد جوان از مطب با نومیدی رفت . روز بعد فهمیدم که او را بعلت خودکشی به بیمارستان آورده اند . درمانهای لازم در بیمارستان انجام شد و از مرگ نجات یافت و خودکشی را تکرار نکرد .
من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم ودلم به حال این جوان و امثال او که می دانستم بسیارند  ( یک درصد کل مردان فاقد اسپرمند ) سوخت ، که چرا در اکثر کشورهای دنیا اینگونه زوجها را با تلقیح اسپرم اهدایی بچه دارمی کنند ولی در ایران انجام نمی شود . لذا تصمیم گرفتم که حداکثر تلاش خود را بکار گیرم تا بتوانم تلقیح اسپرم اهدایی را در این کشور جا بیندازم .

زمانی که به اصفهان منتقل شدم ، چون همکاران جراح کلیه در اصفهان ( برخلاف قم )  به اندازه کافی بودند احساس کردم که اگر من حتی یک عمل جراحی هم انجام ندهم مشکل هیچ بیماری زمین نمی ماند . و همکاران زیادی هستند که نیاز بیمار را برآورده می کنند . بنابراین تصمیم گرفتم که نهایت تلاشم را در راه اندازی تلقیح اسپرم اهدایی بکنم ، تا برای این گروه بیماران نابارور که مسئولین درمان کشور به فکرشان نیستند اقدامی کرده باشم و آنها را به آرزوی بحّقشان برسانم .
در اولین سال کارم در اصفهان به سازمان نظام پزشکی اصفهان  و معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مراجعه کردم و درخواست تاسیس کلینیک ناباروری به منظور تلقیح اسپرم اهدایی به زوجهای نابارور کردم . مسئولین امر ضمن اینکه شفاها مخالفت خود را با اینکار اعلام کردند ، به اصرار من از وزارتخانه در تهران پرسش کردند .
چون تا یکسال جوابی نیامد ، برای پیگیری جواب چند بار به وزارتخانه مراجعه کردم تا اینکه موفق شدم بالاخره آنها را وادار به پاسخ نمایم . ولی متاسفانه جواب وزارتخانه مخالفت با این کار بود . موقتا از درد ناچاری پیگیری را رها کردم .
چند سال بعد با خبر شدم که آیت الله خامنه ای مجوّز شرعی بودن تلقیح اسپرم اهدایی را صادر کرده است . با شنیدن این خبر روحیه ای تازه پیدا کردم . ابتدا با قسمت شرعی دفتر رهبری تماس گرفتم و صحّت و سُقم مجوّز را جویا شدم که متوجه شدم فتوا حقیقت دارد .

سپس با دردست داشتن مجوّز تلقیح اسپرم اهدایی مجددا به سازمان نظام پزشکی مراجعه و درخواست خود را مطرح کردم . این بار کمی بررسی و پرس و جو کردند و نهایتا از تهران ( سازمان نظام پزشکی ایران ) و( وزارتخانه بهداشت و درمان و آموزش پزشکی ) سوال کردند . باز هم چند سال طول کشید تا با پیگیریهایی که کردم جواب دادند که در صورت داشتن این شرایط ( که بسیار سختیگیرانه و عملا غیر قابل اجرا بود ) موافقت می شود . از سال 1396 هر مرد فاقد اسپرمی که به من مراجعه می کرد با او دراین مورد صحبت می کردم . و عمد تا خوشحال می شدند و با تلقیح اسپرم اهدایی به آرزویشان می رسیدند . ولی چون جوّ طوری نبود که اطلاع رسانی عمومی کنم ، تعداد مواردی که انجام می دادم بسیار کم بود . مراکز ناباروری هم با اینکه از کار من مطلّع شده بودند زوجهای فاقد اسپرم را راهنمائی نمی کردند .

 

از سال 1397 که اکثریت پزشکان اصفهان متوجّۀ چگونگی کار من شدند، مقامات درمان اصفهان ( سازمان نظام پزشکی اصفهان) شروع به بازدید مکرراز مطبم کردند و بعضی از آنها اعلام مخالفت با این کار میکردند . تعدادی از مقامات هم موافق این کار بودند . از سال 97 تا 1400چندین بار اخطار کردند که اگر به این نوع درمان بخواهید ادامه دهید برابر مقررات رفتار خواهیم کرد و …

دراین دوران اینگونه زوجها که به مرکز ناباروری اصفهان می رفتند به آنها پیشنهاد گرفتن جنین اهدائی می شد . و به  دروغ به آنها می گفتند که این کار حرام وغیر قانونی است و کسی انجام نمی دهد ( در صورتیکه نه حرام است و نه غیرقانونی ) . برخی ازاین زوجها که اطلاعاتی در این موارد داشتند با پیگیری و سماجت آدرس مرا پیدا می کردند و جهت درمان نزد من می آمدند و مشکلشان با گرفتن اسپرم حل می شد . .

بعد یکبار مرکز ناباروری اصفهان طی نامه ای به دادستان اصفهان اعلام کرد که  {مجددا گزارش شده دکتر ایزدی با فریب مردم اقدام به تلقیح اسپرم می نماید و … } پرونده ای در دادگاه برای من تشکیل شد و موقتا این کارما متوقف شد .
نظر خواهی از سازمان نظام پزشکی ومعاونت درمان دانشگاه و پرس وجو و رفت وآمد بسیار به دادگاه وسازمان نظام پزشکی انجام شد. نهایتا آنها را قانع کردم که اینکار غیر قانونی نیست و منع شرعی هم ندارد . در تحکیم بنیاد خانواده ها تاثیر مثبت دارد ، وآمار طلاق را پائین می آورد وشور ونشاط را به این خانواده ها بر می گرداند . معیارهای پزشکی و شرعی هم رعایت می شود .
باز پرسی با توجّه به نظریۀ موافق سازمان نظام پزشکی راجع به کار من ، قرار منع تعقیب برایم صادر کرد.

 

نا گفته نماند که شهادت تعدادی از زوجها که نزد من بچه دار شده بودند و قبولِ زحمت کرده چند بار به محل دادرسی و سازمان نظام پزشکی مراجعه کردند ، تاثیر خوبی دررَوند  دادرسی پرونده داشت . در حال حاضر (ازپائیز سال1400 ) با اطلاع مقامات درمان اصفهان تلقیح اسپرم اهدایی برای زوجهای فاقد اسپرم انجام می دهم و مزاحمتی برایم ایجاد نمی کنند .در سالهای اخیر تعدادی از پزشکان در اصفهان و خارج از اصفهان اینکار را شروع کردند .ولی به محض اینکه با اولین تذکراز طرف مراجع پزشکی روبرو شدند دست از کار کشیدند . با این قبیل پزشکان که خصوصی صحبت می کنم وماجراهای دادگاه و نظام پزشکی را شرح می دهم از صبر وحوصله و اطلاعاتم در مورد پیگیری پرونده تعجب می کنند .